در راهی
به سمتعبور
مانده بود
در کدامین معبر
ترانۀ رهایی را بخواند
به گمنامیلبخند زد
در هجمههای بی امان
ناگهان
شد مسافر آسمان
بعد از آن
تا همیشه ماندگار
چون بهار
مانده است
و نام او
شد قرین زندگی
گرچه گمتام است او
در راهی
به سمتعبور
مانده بود
در کدامین معبر
ترانۀ رهایی را بخواند
به گمنامیلبخند زد
در هجمههای بی امان
ناگهان
شد مسافر آسمان
بعد از آن
تا همیشه ماندگار
چون بهار
مانده است
و نام او
شد قرین زندگی
گرچه گمتام است او
روزهای در گذران
از لطافت تهی شده اند
باید بر گردیم
از تقاطع احساس
به سمت خویشتن خویش
به روزهای صبور
در افق دور
تا دریابیم
دوباره عطر شکوفههای مادری را
و برخیزیم چونان بهار در
هفت سینی برای زیستن
تعداد صفحات : -1