دلم در جبهه دنبال خطررفت
جنون میگفت تا سمت نظر رفت
به یاد دوستان غرق خونم
خودم دیدم دل من شعله وررفت
دلم در جبهه دنبال خطررفت
جنون میگفت تا سمت نظر رفت
به یاد دوستان غرق خونم
خودم دیدم دل من شعله وررفت
دل را به تلاطم خطر میخواند
جان را تبسم سحر میخواند
تا زنده کند نشانۀ ایمان را
ما را به حضور شعله ورمیخواند
تعداد صفحات : -1